همه ی پژوهشگران قبول دارند که وراثت و محیط در تمام جنبه های رشد دخالت دارند . و همیشه در مورد آن مشاوره می دهند
در این رابطه تقریبا اختلاف نظر جدی وجود ندارد ، چرا که همگی معتقد هستند که اطلاعات ژنتیکی برای اینکه جلوه گر شوند به محیط نیاز دارند .
تفاوتی که بین پژوهشگران وجود دارد در این است که بعضی از آنها می خواهند در یابند که سهم هر کدام از این عوامل وراثت و محیط چقدر است .
و بعضی دیگر تنها می خواهند بدانند که این دو عامل چگونه با هم عمل می کنند ؟
چه مقدار ؟
برای پی بردن به اهمیت وراثت در ویژگی های پیچیده ی انسان از دو روش توارث پذیری و میزان تطابق استفاده می شود .
توارث پذیری
ارزیابی های توارث پذیری ، مقدار تفاوت های فردی را در خصوصیات پیچیده ای مثل هوش و شخصیت که ناشی از عوامل ژنیتیکی هستند و در یک جمعیت خاص اندازه گیری می کنند .
در اینجا بعضی از یافته ها ی توارث پذیری که در مورد هوش و شخصیت به دست امده است را به طور مختصر بیان می کنیم .
ارزیابی های توارث پذیری از بررسی های خویشاوندی به دست آمده اند که ویژگی های اعضای خانواده را مقایسه می کنند .
و رایج ترین نوع بررسی خویشاوندی مقایسه دو قلو های دو تخمکی و یک تخمک ازنظر هوش و شخصیت است .
این یافته ها از نقش وراثت حمایت می کنند . پژوهش توارث پذیری نشان می دهد که عوامل ژنتیکی در سرشت و شخصیت اهمیت دارند .
تطابق:
یکی دیگر از مقیاس های که برای پی بردن دخالت وراثت در ویزگی های پیچیده به کار برده است . میزان تطابق است .میزان تطابق ، یعنی درصد مواردی که دوقولو ها یک صفت را نشان می دهند .معمولا پژوهشگران برای بررسی دخالت وراثت در اختلال های رفتاری و هیجانی از تطابق استفاده می کنند .
میزان تطابق دامن های بین 0 و100 است و نمره ی 0 یعنی این که هیچ تطابقی وجود ندارد و100 یعنی تطابق کامل .
اگر وراثت تنها عاملتاثیر گذار بود ف میزان تطابق در دو قولو های همانند 100 بود .